مقدمه
اربعین، پدیده ای است که در میان مذاهب ظهور و بروز یافته است؛ اما اثرها و پیامدهای آن منحصر به میدان مذهب نمی شود. این پدیده، پیامدهای جدی دینی، مذهبی، اجتماعی، فرهنگی و حتی اقتصادی داشته است و خواهد داشت. از طرفی دیگر پیش بینی می شود که این پدیده ی عظیم در حال شکلگیری، در آینده ی نزدیک، یکی از متغیرهای تاثیرگذار در سطح معادلات ی و مبادلات فرهنگی و تحولات اجتماعی منطقه در پنج سطح تحلیل مناطق مرزی غرب کشور، مرزهای ملی، ابعاد منطقه ای، کشورهای اسلامی و در نهایت معادلات بین المللی خواهد بود (سلیمانیه, 1397)
بازنمایی رسانه ای پدیده ها در عصر رسانه های دیجیتال و شبکه های اجتماعی می تواند به شکل گیری واقعیتی فربه و متفاوت از واقعیت پدیده ها در جهان خارج کمک کند. هر پدیده ای که در سطح بین المللی به هر دلیلی ارزش خبری می یابد، بالقوه می تواند موضوع یک تحریف رسانه ای واقع شود که متاثر از شرایط زمینه ای و اهداف پنهان فرهنگی و رسانه ای عمل کند (امین, 1397).
به علت اهمیت این پدیده ی جهانی، مطالعه ی آن ضروری است. در این مطلب به طور اختصاصی به چرایی احتمالی افزایش تصاعدی میزان مشارکت در اربعین میان ایرانیان و همچنین بعد رسانه ای آن و انحرافات رسانه ای که در این زمینه رخ می دهد، می پردازیم. همچنین در آخر به بعد فردی شده ی رسانه ای آن و بازنمایی در شبکه های اجتماعی، اشاره می کنیم.
ادامه مطلب
مقدمه
با ظهور و گسترش صنعت ارتباطات و در امتداد آن اینترنت به عنوان شبکه ی ارتباطی و اطلاعاتی جهانی، فضای جدیدی در عرصه ی زندگی به وجود آمد که می توان با عناوینی همچون فضای دوم و فضای مجازی از آن یاد کرد. این فضای جدید به دنبال پیشرفت فزاینده فناوری هایی که تصور تغییر جهت بین دو فضایی شدن را بیش از پیش نامحسوس و غیر طبیعی زدایی می کنند، به تدریج اامات، قواعد، هنجارها، الگوهای کنشگری، تعامل و ارتباطات نمادین، نهاد ها، اجتماعات، ارزش ها و ضد ارزش های فضای این جهانی را در خود به شکلی شبیه سازانه برمی سازد (عاملی, 1391).
فلسفه فضای مجازی
گستردگی و همه گیر شدن فضای مجازی، ضرورت اندیشه و پی بردن به کنه فلسفی آن را ایجاد کرده است. با ظهور فضای مجازی نظام زندگی تغییر کرد و ما را با نظام واره های جدیدی مانند واقعی-مجازی گرایی، واقعی مجازی بودگی و واقعی مجازی شدن مواجه کرد. وقتی ما معتقد به این نظام واره های جدید باشیم دیگر مدل روابط اجتماعی را براساس مدل ارتباطات چهره به چهره تعریف نمیکنیم، بلکه میتوانیم آن را حتی برمبنای ارتباط غایب با غایب نیز تعریف نمود (عاملی س. , سلسله نشستهای سخنرانی کرسی یونسکو در فرهنگ و فضای مجازی تحت عنوان «فلسفه فضای مجازی», 1395).
اثر فلسفه بر زندگی و نظام حکمرانی زندگی بسیار گسترده است، از همین منظر پذیرش نظام واره جدید ترکیبی فضای واقعی و مجازی عرضه جدیدی برای تگذاری در فناروی اطلاعات و ارتباطات را ایجاد می کند. در این نگرش جدید منطق متفاوتی از فهم و عمل بر زندگی انسان شکل می گیرد عرصه ارتباطات زندگی را از ارتباطات حاضر با حاضر به ارتباطات غایب با غایب و حتی سطح سوم ارتباطات یعنی ارتباطات غایب با غایب توسعه می دهد (عاملی س. , سلسله نشستهای سخنرانی کرسی یونسکو در فرهنگ و فضای مجازی تحت عنوان «فلسفه فضای مجازی», 1395).
یکی از نگاه های فلسفی موجود به فضای مجازی هستی شناسی است. هستیشناسی بیشتر به این توجه میکند که یک هستی را از هستی دیگری متمایز کند؛ یعنی ذات شناسی میکند. فضای مجازی در مقایسه با فضای فیزیکی ذات متفاوتی دارد پس میتوانیم بگوییم در اینجا دو فلسفه داریم. فلسفهای که معطوف به جهان فیزیکی و جهان واقعی هستی است و یک هستیشناسی که ناظر بر وجود مجازی است. ذات مجازی، ذاتی غیر مرکزی و همهجا حاضر است ولی ذات فیزیکی، ذاتی مرکزی و فقط در اینجا حاضر است و در جای دیگری نیست. ما با دو وجود فیزیکی و مجازی سروکار داریم. نحوه اثبات قضایای فلسفی در مکاتب مختلف و با رویکردهای مختلف فرق میکند. فلسفه در اینجا قدرت بالایی دارد چون من فکر میکنم نگاه آنتولوژیک پایه آن نگاه فلسفی را میسازد. نقشی جدی دارد چون میتواند منطق آن محیط را درک کند.نگاه فلسفی پیامدهای عملی زیادی دارد اگر کسی ماهیت هستی فلسفه فضای مجازی را درک کند و تمایزات آن را با ماهیت فیزیکی بداند نوعی نظام حکمرانی دیگری را تعریف میکند (عاملی س.، 1397).
با ظهور فضای مجازی، در بخش های مختلف جهان تغییرات بنیادینی رخ داد؛ یکی از این تغییرات و تحولات که در این مطلب به آن اشاره می کنیم، در زمینه ی شهرت بود که در ادامه به تاریخچه ی شهرت پیش از فضای مجازی و پس از ظهور آن می پردازیم.
ادامه مطلبتکینگی فناوری(singularity technology)، فرضیهای است که پیشیگرفتن هوش مصنوعی از بشر به وسیلهی ادغام هوش مبتنی بر کربن و سیلی به شکل یک آگاهی واحد جهانی را پیشبینی میکند. چون تواناییهای چنین هوشی ممکن است قابل درک نباشند، اتفاقاتی که بعد از تکینگی فناوری میافتند ممکن است پیشبینی ناپذیر باشند.
ادامه مطلبتاریخچه و تعریف میمها
پل ژیل معتقد است که یک میم در واقع یک نماد فرهنگی یا ایده اجتماعی است که انتقال مییابد. یک میم مانند یک ویروس، عمل کرده و از شخصی به شخصی دیگر به سرعت سرایت میکند و یک اندیشه یا شیوهای خاص از زندگی را منتقل میکند. از آنجا که میم ها خیلی سریع و گسترده پخش می شوند، آنها اغلب به نشانه های فرهنگی تبدیل می شوند.
اندیشه میمها اولین بار توسط ریچارد داوکینز در سال 1976 طرح شد. وی در اواخر کتاب خود تحت عنوان ژن خودخواه، اصطلاح میم بر وزن gene(ژن) را مطرح کرد. او میم را از روی عمد بر وزن جین(ژن) به کار گرفت تا طبیعت خودتکثیری ایدههای فرهنگی را توصیف کند. میم شامل یک واحد اطلاعاتی یا آموزه رفتاری ذخیره شده در مغز است و به وسیله تقلید از یک ذهن به ذهن دیگر منتقل میشود. از منظر داوکینز ایدهها، نغمهها، نظریههای علمی، مذاهب و.، همه میتوانند مشمول یک میم باشند. در اینفوگرافیک زیر، با تاریخچه میمها به صورت تصویری و خلاصه آشنا میشویم:
ادامه مطلب
درباره این سایت